تاریخچه شرکت جنرال الکتریک General Electric

تاریخچه :

مخترع نام‌آور، توماس ادیسون در سال ۱۸۷۸ میلادی شرکت لامپ‌های الکتریکی ادیسون را بنا نهاد. هدف او تولید تجاری یکی از اختراعات تاثیرگذار او، یعنی لامپ الکتریکی بود، گرچه تولید و عرضه سایر اختراعات نیز در دستور کار او قرار داشت. اولین کارخانه تولید لامپ در سال ۱۸۹۰ توسط وی تاسیس شد.

شروع فعالیت‌های این شرکت و شکل‌گیری آن، در واقع به سال ۱۸۹۲ باز می‌گردد، که ادغام شرکت ادیسون با مشارکت توماس هاستون، شرکت جنرال الکتریک را پدید آورد و چارلز کافین به عنوان مدیرعامل شرکت تازه تاسیس یافته تا سال ۱۹۱۲ رهبری آن را برعهده گرفت.

در ۱۸۹۶ شرکت جنرال الکتریک در ۱۲ شرکت برتر معرفی شده در میانگین صنعتی داو جونز جای گرفت و اکنون پس از ۱۱۵ سال همچنان در این فهرست جای دارد. این شرکت در سال ۱۹۳۵ به‌عنوان یکی از ۲۰ شرکت برتر در بازار بورس لندن معرفی شد.

جنرال الکتریک در زمان رهبری پیشین خود، جک ولش که در دو دهه ۸۰ و ۹۰ استمرار داشت، تغییرات بسیاری به خود دید. ولش از ۳۵۰ کسب‎وکار، بسیاری را برچید، فروخت یا ادغام کرد و ۱۱ حوزه برتر را برای رهبری جهانی برگزید. این ۱۱ شرکت ۹۰٪ درصد درآمد شرکت را کسب می‌کردند. او فعالیت‌های نفتی، نیمه‎هادی، مبدل‌های بزرگ، تهویه مطبوع، رادیو، کابل و لوازم خانگی کوچک را حذف کرد و فعالیت‌های خدماتی، بهداشتی، بیمه‌ای و رسانه‌ای را گسترش داد. به‌گونه‌ای که امروز بیش از ۶۰٪ درصد درآمد شرکت از عرضه خدمات مختلف مالی و بیمه‌ای حاصل می‎شود و حدود نیمی از سود عملیاتی این شرکت در خارج از ایالات متحده آمریکا به دست می‌آید.

ارزش‌ها، کلید موفقیت جنرال الکتریک است. ارزش‌ها فراتر از کلمات هستند و روح جنرال الکتریک را منعکس می‌کنند و راهنمایی برای حرکت و رفتار در بطن تغییرات به‌شمار می‌آیند. بیش از ۱۲۰ سال است، که جنرال الکتریک به‌خاطر عملکرد و روح خلاقش تحسین شده است.

مجله فورچون در سال ۲۰۰۶ برای ششمین بار جنرال الکتریک را به عنوان اولین رتبه در شرکت‌های تحسین‌برانگیز معرفی کرده است. از دیدگاه شرکت، ارزش‌ها همه چیز است.

شرکت کسانی را که به ارزش‌ها بها نمی‌دهند، کنار می‌گذارد، هرچند کارشان نتیجه‌بخش باشد. ارزش‌ها در شرکت عبارت است از: اشتیاق، کنجکاوی، ابتکار، پاسخگویی، همراهی، تعهد و هیجان.

شرکت عمومی

ساختمان جنرال الکتریک، در ۵۷۰ لکزینگتن، نیویورک

جنرال الکتریک در سال ۱۸۹۶، یکی از ۱۲ شرکت اصلی ذکر شده در فهرست شرکت‌های میانگین صنعتی داو جونز بود.سهام شرکت جنرال الکتریک در این سال، بصورت عمومی واگذار شد و از آن پس، در زمره شرکت‌های عمومی قرار گرفت. این شرکت پس از ۱۱۶ سال، کماکان، از شرکت‌های اصلی در شاخص داو جونز محسوب می‌شود.

شرکت رادیو آمریکا

رادیو کاست‌های تولید شده توسط جنرال الکتریک، در دهه‌های پیشین

شرکت رادیو آمریکا، (به انگلیسی: RCA) در سال ۱۹۱۹ توسط جنرال الکتریک، تاسیس شد. این شرکت، از سال ۱۹۱۹ شروع به تولید و ارائه رادیو نمود و تا سال ۱۹۳۰ که از جنرال الکتریک جدا شد، در این زمینه فعالیت می‌کرد.

شرکت رادیو آمریکا، همچنان بعنوان یک غول صنعتی، با تولیدات ویژه، به رشد خود ادامه می‌دهد.

تولید کامپیوتر
 شرکت جنرال الکتریک، در دهه ۱۹۶۰ میلادی، یکی از هشت شرکت بزرگ در زمینه تولید کامپیوتر، به حساب می‌آمد. این شرکت‌ها عبارت بودند از: ابر شرکت آی‌بی‌ام، سون دوارف، بوروز، ان سی آر، کنترل دیتا کورپوریشن، هانی‌ول، شرکت رادیو آمریکا، یونی‌واک و جنرال الکتریک.

گفته می‌شود دلیل اصلی ورود این شرکت به این حوزه این بود، که خود این شرکت در دهه ۵۰ بزرگترین مصرف کننده سیستم‌های کامپیوتری در خارج از آمریکا به شمار می‌رفت.

جنرال الکتریک خط تولید گسترده‌ای از کامپیوترهای خاص را طراحی نمود و سپس تولید کامپیوتر را بعنوان هدف خاص شرکت، تعیین کرد. برخی از کامپیوترهای تولید شده، توسط جنرال الکتریک عبارت بودند از : جی‌ای ۴۰۰، جی‌ای ۲۰۰، جی‌ای ۶۰۰، و سری کامپیوترهای همه منظوره جی‌ای ۴۰۱۰، جی‌ای ۴۰۲۰، جی‌ای ۴۰۶۰، کامپیوترهای کنترل فرایند دیتانت ۳۰ و دیتانت ۳۵۵ رایانه‌های سوئیچینگ دیتانت ۵۰۰ که توسط این شرکت، طراحی شد ولی هیچگاه به فروش نرسید.

در سال ۱۹۷۰ جنرال الکتریک، بخش تولید کامپیوتر خود را به شرکت هانی‌ول فروخت و برای همیشه از صنعت تولید کامپیوتر خارج شد. این شرکت در حال حاضر بزرگترین ارائه کننده کامپیوترهای صنعتی تایم شرینگ می‌باشد، که توسط شرکت “جنرال الکتریک اینفورمیشن سرویس”، تولید می‌شود.

 

رسانه‌های گروهی

ورود شرکت جنرال الکتریک، به عرصه رسانه به سال ۱۹۱۹ باز می‌گردد، که در آن سال به تاسیس شرکت رادیوی آمریکا اقدام کرد. جنرال الکتریک از این شرکت به عنوان یک بازوی تبلیغاتی برای معرفی و فروش بیشتر محصولات خود بهره برد. جنرال الکتریک درصد بالایی از سهام شبکه تلویزیونی ان‌بی‌سی و کلمبیا پیکچرز را نیز در اختیار دارد.

 

صنایع هوایی جنرال الکتریک

 

شرکت جنرال الکتریک سابقه زیادی در حوزه تولید برق و کار با توربین‌ها دارد و در زمان شروع جنگ جهانی اول اولین سوپر شارژرها توسط این شرکت تولید شد و پس از جنگ نیز، تولید آنها ادامه داشت.

زمانی که ایالات متحده در سال ۱۹۱۷ وارد جنگ جهانی اول شد، دولت آمریکا جستجو را برای یافتن شرکتی که بتواند یک تقویت کننده یا بوستر را برای هواپیماهای نوپای پیستونی آن زمان تولید نماید، شروع کرد. این بوستر، یا در اصل توربوسوپرشارژر، شامل یک کمپرسور بود که با نیروی گازهای خروجی موتور به حرکت در آمده و هوا یا اکسیژن اضافی را مکیده و بر توان موتورهای پیستونی آن زمان می‌افزود و در حقیقت بر روی موتورهایی نصب می‌شد که قرار بود، در ارتفاعات بالا به عملیات بپردازند.

در این میان، شرکت جنرال الکتریک، این رقابت و مبارزه را با شرکتی دیگر برای تولید توربوسوپرشارژرها پذیرفت و قراردادی برای تولید آن‌ها توسط شرکت‌ها و دولت وقت منعقد شد. در زمان جنگ، هر دو شرکت تحقیق و طراحی‌های بسیاری را بر روی این گونه تجهیزات انجام داده و هزینه‌هایی را صرف نمودند، تا آنکه دولت، آن دو شرکت را برای نمایش و اثبات عملکرد نهایی طرح‌هایشان فراخواند. سرانجام، در هوای قله‌های پایکس پیک، در حدود ۱۴۰۰۰ پا بالای سطح دریا، شرکت جنرال الکتریک موتوری از نوع “لایبرتی ایرکرافت” را، با قدرتی معادل ۳۵۰ اسب بخار که با توربوسوپرشارژرهای آن شرکت تجهیز شده بود، آزمایش کرده و با موفقیت رقابت را پایان داده و از میدان با پیروزی بدر رفت. از همان زمان بود که این شرکت وارد دوره و عرصه جدید ساخت هواپیماها و موتورها یا پیشرانه‌هایی با قدرت افزون‌تر و کارایی بالاتر گردید.

با انجام آن آزمایش بر فراز قله‌ها، اولین قرارداد رسمی میان دولت آمریکا و شرکت جنرال الکتریک بسته شد، که همین اتفاق، راه این شرکت را برای پیشتازی در صنعت ساخت پیشرانه و موتورهای جت، هموار ساخت.

برای مدت بیش از دو دهه، این توربوسوپرشارژرهای شرکت جنرال الکتریک بود، که هواپیماهای بمب افکن آمریکایی را قادر ساخته بود، که با وزن بیشتر به پرواز در آمده از ارتفاعات بالا عملیات مورد نظر خود را انجام دهند. تجربه کاری بالا و مهارت و خبرگی کارکنان و متخصصان این شرکت در ساخت تجهیزات موتور، به طور آشکاری مشخص ساخت، که این شرکت، همان شرکتی خواهد بود، که اولین موتور جت کشورش را تولید خواهد کرد.

از آن زمان به بعد، می‌توان گفت جنرال اکتریک در نوآوری‌های کسب شده حرف اول را می‌زد، از آن دست می‌توان به نمونه‌هایی چون؛ ساخت اولین موتور جت آمریکایی، ساخت اولین موتور توربوجت قادر به عملیات در سرعت‌های دو تا سه برابر صوت و تولید اولین موتور جت توربوفن با ضریب کنار گذر بالا برای ورود به خدمت اشاره کرد.

امروزه، شرکت حمل و نقل هوایی جنرال الکتریک، با بودجه‌ای برابر با ۹۷/۱۰ $ بیلیون دلار در سال ۲۰۰۳، عملیات طراحی، گسترش، ساخت و تولید موتورهای جت را در طیف گسترده‌ای شامل: موتورهای نظامی، تجاری، مسافربری و … انجام داده و پیشتاز در عرضه خدمات تعمیر و نگهداری موتورهای ساخته این شرکت است.

تجربه شرکت جنرال الکتریک، در این خصوص موجب شد، که در سال‌های بعد به عرصه صنایع هوایی ورود کند. شهرت این شرکت، در تولید موتور هواپیما موجب شد، که به عنوان اولین انتخاب برای تولید موتور جت “ویتل دبلیو.۱”، در سال ۱۹۴۱ معرفی شود.

سرمایه‌گذاری‌های تحقیقاتی این شرکت سرانجام جواب داد، تا جایی که تا سال ۱۹۵۶ موفق به تولید ۳۰ هزار موتور “جی۴۷” برای هواپیماهای نظامی شد. در حال حاضر شرکت صنایع هوایی جنرال الکتریک به عنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان موتور هواپیما در جهان شناخته می‌شود.

تولید سلاح‌های هسته‌ای
 

شعاری که شرکت جنرال الکتریک در تبلیغات خود، برای جذب مشتریان بیشتر مورد استفاده قرار می‌دهد :

با زندگی واقعی کارکنان و افرادی که تحت تاثیر فعالیت‌های این شرکت در ساخت و آزمایش سلاح‌های هسته‌ای قرار گرفته‌اند، در تضاد است.

این شرکت بیش از ۵۰ سال به عنوان یکی از تولیدکنندگان بزرگ تسلیحات هسته‌ای شناخته می‌شد. کارکنان این شرکت نیز تحت تاثیر فعالیت‌های این شرکت، در این حوزه قرار گرفتند. یکی از این موارد مربوط به لابراتوار انرژی هسته‌ای نالس بود، که کارکنان شرکت جنرال الکتریک تحت تاثیر تشعشعات هسته‌ای قرار گرفتند.

در پایگاه اتمی واشنگتن نیز ۲۷ خانواده، از سرطان‌های مهلک و یا تولد نوزادان ناقص رنج می‌بردند. شرکت جنرال الکتریک که مدیریت این پایگاه را بر عهده داشت به عمد آب و هوای این پایگاه را به میزان زیادی تحت تاثیر تشعشعات قرار داد. کارکنانی که در این‌خصوص صحبت و یا اعتراضی کردند ناگهان شغل خود را از دست دادند.

بسیاری از فعالان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای به تحریم محصولات جنرال الکتریک پرداختند. اعمال این تحریم‌ها از سوی بسیاری از خریداران محصولات جنرال الکتریک موجب شد، که این شرکت ده‌ها میلیون دلار از فروش خود را از دست بدهد. اعمال تحریم از یک سو و از سوی دیگر، ساخت فیلم مستند “فریب مرگبار”، (به انگلیسی: Deadly Deception) که در سال ۱۹۹۱ جایزه اسکار بهترین فیلم کوتاه مستند را نیز از آن خود کرد و از این طریق، توجه بسیاری را به فعالیت‌های این شرکت جلب کرد، مدیران شرکت را مجبور ساخت که قید کسب سود از بازار تسلیحات اتمی را بزنند و از این بازار خارج شوند.

پس از فاجعه نیروگاه هسته‌ای فوکوشیما در سال ۲۰۱۱ بسیاری از مردم متوجه شدند، که طراحی ۶ راکتور هسته‌ای این پایگاه، به عهده جنرال الکتریک بوده است و این موضوع انتقادات بسیاری را به همراه داشت.

کیفیت

 
جنرال الکتریک معتقد است، کیفیت مسئولیت همه کارکنان است. اگر خواهان موفقیت هستیم، هر فرد باید با انگیزه و آگاهی در این موفقیت سهیم باشد. کیفیت در سه حوزه فرایند، کارکنان و کسب رضایت مشتری قابل تفکیک است. رهبران متعهد به فراهم آوردن فرصتها و زمینه‎ها برای کارکنان هستند تا بتوانند با تکیه و تمرکز بر استعداد و انرژی خوب در جلب رضایت مشتری بکوشند. افراد نتایج را می‎آفرینند. مشارکت همه کارکنان در رویکرد شرکت ضروری محسوب می‎شود. همه کارکنان باید در زمینه راهبرد، ابزارهای کیفی و تکنیک‎های کیفیت شش سیگما آموزش ببینند.
 
آینده
 

مدیرعامل فعلی جنرال الکتریک؛ جفری ایملت معتقد است: انجام جهانی کسب‎وکار یک واقعیت در قرن بیست‌ویکم خواهد بود. برای موفقیت در این قرن، باید به مشتریان در سراسر جهان، خدمت ارائه داد.

جفری ایملت اذعان می‎کند؛ که جنرال الکتریک تاریخچه مطلوبی در نوآوری فناوری‌ها و عملیات مدیریت دارد، که در بسیاری کسب‎وکارها اثرگذار بوده و فرهنگ سازمانی آن، نتایج پایداری به بار آورده است، اما این دستاوردها به تنهایی برای آینده اطمینان بخش نیست او به سرمایه‌گذاری در منابع جهانی برای رفع نیازهای آینده می‌اندیشد و بر توسعه فناوری‌های بادی و آبی که انرژی‌های تجدیدپذیر و آب سالم فراهم می‎آورند، تاکید می‎کند.

ایملت بر توسعه محصولاتی که انرژی بهینه مصرف می‎کنند، مانند لوکوموتیوهای هیبریدی، توربین‎های گازی و وسایل کم‌مصرف و نیز تجهیزات حفظ سلامتی و بهداشت همگانی تاکید دارد. در دیدگاه مدیرعامل فعلی شرکت جنرال الکتریک به عنوان یک سازمان یادگیرنده به کاوش‌های خود ادامه می‎دهد، تا در هر جا که بتواند تفاوتی ایجاد کند و به بهبودی دست یابد.

مدیریت ارشد
 

ویژگی شرکت جنرال الکتریک تنها در این نیست، که قدیمی‌ترین و پرارزش‌ترین بنگاه اقتصادی جهان است؛ بنیانگذار این شرکت، توماس ادیسون است و اکنون با ۱۵۰ $ میلیارد دلار درآمد در رتبه هشتم شرکت‌های برتر جهانی ایستاده است؛ بسیاری اختراعات و ابداعات توسط محققان این شرکت صورت گرفته و تجهیزات و وسایل موثری برای بهبود سطح زندگی انسان‌ها توسط آن عرضه شده است؛ یک شرکت جهانی که در زمینه نوآوری و کیفیت پیشتاز است، جنرال الکتریک است، اما جنرال‌الکتریک شرکتی است، که مفهوم و تاثیر رهبری را در قاموس شرکت‌های صنعتی جهان و مدیریت کسب‎وکار، معنای دیگری بخشید.

نام جنرال‌الکتریک با نام “جک ولش” مدیرعامل افسانه‌ای شرکت، در دو دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ گره خورده است. او بود که انقلابی عظیم در شرکت ایجاد کرد و سبکی از رهبری را، در عرصه کسب ‎و کار بنگاه‌های اقتصادی ارائه داد، که شعاع تاثیرات آن تا سال‌های طولانی باقی خواهد بود.

جک ولش برگ دیگری به پرونده موفق این شرکت عظیم صنعتی افزود: نگاهی نو به امر رهبری سازمان‌ها و عرضه سبکی نوین، در این عرصه داشت.

زمانی که در آغاز دهه ۱۹۸۰، جک ولش به رهبری شرکت رسید، درآمد شرکت ۲۵ $ میلیارد دلار و سود آن ۱/۵ میلیارد دلار بود. میراث ولش، زمانی که در سال ۲۰۰۱ شرکت را ترک کرد، شرکتی بود، با دارایی بیش از ۴۰۰ $ میلیارد دلار، که با ارزش‎ترین شرکت دنیا محسوب می‎شد. امروزه دارایی شرکت بالغ بر ۶۷۰ $ میلیارد دلار است.

در حال حاضر، مدیرعامل و رییس هیئت مدیره این شرکت “جفری ایملت” می‌باشد. وی در سال ۲۰۰۰ و در پی بازنشستگی جک ولش بعنوان رییس هیئت مدیره این شرکت برگزیده شد. دوران ریاست وی، با مشکلات بسیاری همراه بوده است. آغاز به کار وی در ۷ سپتامبر ۲۰۰۱ یعنی ۴ روز قبل از حملات تروریستی به آمریکا بود، که در جریان آن دو نفر از کارمندان شرکت کشته شدند و بخش “بیمه جنرال الکتریک”، مجبور به پرداخت ۶۰۰ $ میلیون دلار شد.

حملات تروریستی به ایالات متحده، تاثیر مستقیمی نیز بر بخش تولید موتورهای هواپیما شرکت داشت. وی همچنین به عنوان یکی از مشاوران مالی باراک اوباما، برای طرح نجات از بحران اقتصادی، انتخاب شد.

 

 زندگینامه جک ولش؛ موسس شرکت جنرال الکتریک

 

 جک ولش روش نوینی در نحوه اداره شرکت‌ها و کمپانی‌های بزرگ ابداع کرد که امروزه بسیاری از مدیران بزرگ فارغ‌ از اصول فرسوده و سنتی پیشین، به راحتی کنترل امور مرزهای تجاری خود را در دست گرفته و با سرعتی باورنکردنی به سوی پیشرفت و توسعه پیش می‌روند. تکنیک‌های افسانه‌ای مدیریت ولش به گونه‌ای است که هر مدیری را در هر قلمرویی به اوج می‌رساند. او خود نمونه بارز و موفق تکنیک‌های ولش است که در سن ۴۴ سالگی کنترل تمامی امور کمپانی بزرگ و نامداری چون جنرال الکتریک آمریکا را در اختیار گرفت و عنوان جوان‌ترین مدیر یکی از بزرگترین شرکت‌های ایالات متحده را از آن خود کرد.
جان فرانس ولش جی.آر در سال ۱۹۳۵ در ایالت ماساچوست آمریکا به دنیا آمد. در سال ۱۹۵۷ مدرک مهندسی شیمی خود را از دانشگاه همان ایالت دریافت کرد و پس از آن به سرعت به ادامه تحصیل مشغول شد و توانست در کوتاه‌ترین زمان ممکن دکترای این رشته را از دانشگاه آیلینیوس دریافت نماید.
بلافاصله پس از فراغت از تحصیل یعنی در سال ۱۹۶۰، ولش به کمپانی جنرال الکتریک پیوست و مشغول به‌کار شد؛ اما یک سال بعد تصمیم به ترک این کمپانی گرفت. او که از بدو ورود به این مکان با نحوه ارتقا شغلی کارکنان و برخی روش‌های مدیریتی مشکل داشت، پس از یک سال فعالیت با دریافت پیشنهاد کار در یک شرکت شیمی معدن با جدیت تمام تصمیم به ترک جنرال الکتریک گرفت. دریافت حقوق ۱۰۵۰۰ دلار برای یک مهندس جوان و تازه‌کار اگرچه ایده‌آل به نظر می‌رسید، اما او سوای مسائل مادی به روحیات حاکم بر محیط کارش بیشتر اهمیت می‌داد. به هر ترتیبی که بود تا یک سال توانست این شرایط را تحمل نماید اما به محض دریافت پیشنهاد جدید از شرکتی دیگر، تصمیمش جدی‌تر شد.
هنگامی که ولش تصمیمش را برای مسئول رده بالایش، روبن گاتوف مطرح کرد، با عکس‌العمل عجیبی روبه‌روشد. او که تا پیش از این تصور می‌کرد، گاتوف از شکایت‌های هرروزه ولش در مورد نحوه بوروکراسی دست و پاگیر کمپانی خسته شده است و با شنیدن تصمیم او بسیار خوشحال خواهد شد، به ناگاه با عکس‌العمل شدید او مبنی بر عدم اجازه به وی برای چنین کاری روبه‌رو شد.
گاتوف که خود مدیری جوان و لایق در آن بخش به حساب می‌آمد، به خوبی می‌دانست که وجود افرادی متخصص چون ولش برای جنرال الکتریک سرمایه‌ای بی‌کران محسوب می‌شوند و از دست دادن آن‌ها به منزله از دست دادن بخش مهمی از سرمایه شرکت است. از همین‌رو ولش و همسر جوانش را برای گردش در خارج از شهر دعوت کرد و در یک گفت‌وگوی چهار ساعته توانست او را قانع سازد تا از تصمیمش منصرف گردد. او به ولش قول داد که شرایط را به گونه‌ای مهیا سازد که گویا او به دور از بوروکراسی ادارات و شرکت‌های بزرگ تنها برای شرکت‌های کوچک تحت فرمان یک کمپانی بزرگ کار می‌کنند و بدین ترتیب تمامی این رفت و آمدهای وقت‌گیر اضافی برای انتقال نظرات و تصمیمات برای او برداشته خواهد شد.
به دنبال این جریان، ولش با عزمی جدی‌تر به کار بازگشت و به کمک گاتوف توانست پله‌های ترقی را به سرعت طی نماید. او ابتدا با بکارگیری روش نوین و مبتکرانه بازاریابی محصولات جنرال الکتریک را به طرز شگفت‌آوری ارتقا داد و از همین‌رو نام و اعتبار خاصی در کمپانی به‌دست آورد. سپس در سال ۱۹۷۲ به سمت معاونت یکی از بخش‌ها، در سال ۱۹۷۷ مدیریت آن بخش، در سال ۱۹۷۹ یکی از اعضای هیات مدیره و سرانجام در سال ۱۹۸۱ به‌عنوان جانشین رجینالد جونز و جوان‌ترین مدیرکل کمپانی عظیم جنرال الکتریک منصوب شد.
در طول فعالیت ۲۰ ساله او در این سمت، جنرال الکتریک پیشرفتی بی‌سابقه در خود مشاهده کرد به طوری که فروش محصولات آن از ۱۲ میلیارد دلار در سال ۱۹۸۱ به ۲۸۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۱ افزایش یافت. تعداد بسیاری از کارشناسان موفقیت ولش را مدیون توانایی او در مدیریت و بکارگیری تکنیک‌های فوق‌العاده موثر می‌دانند. او به سادگی می‌دانست که چطور افکار و اهدافش را به تک تک افراد از بالاترین رده تا پایین‌ترین رده شرکت انتقال دهد. او اعتقاد داشت که مدیران ارشد شرکت به جای نصب انواع و اقسام اطلاعیه‌های مختلف در تابلو اعلانات و یا ابلاغ نظراتشان توسط بوروکراسی طولانی و خسته‌کننده اداری، می‌بایست از شیوه تکرار استفاده کند. به باور او این مساله باید به گونه‌ای انجام شود که اهمیت اهداف و مقاصد و یا دستورات جدید حتی به خانه کارکنان نیز کشیده شود و آن‌ها سر سفره شام با خانواده نیز در مورد آن صحبت کنند. در نظر او اگر در ذهن کارکنان، شرکت از شکل یک راهرو دراز و پر پیچ و خم با موانع متعدد برای رساندن خبر از جایی به جای دیگر به یک سوپرمارکت بزرگ تشبیه شود، دیگر تمامی اتلاف وقت و انرژی در این سیستم اداری از بین خواهد رفت. اگر تمامی بخش‌ها همچون قفسه‌های سوپرمارکت در کنار هم و در معرض تماس دیگران قرار گیرند، نه به سیستم کاری آن‌ها لطمه‌ای خواهد خورد و نه دخالت و ناهماهنگی در انجام امور پدید خواهد آمد، علاوه بر این‌ها تماس طولانی مدت همه با یکدیگر سبب خواهد شد تا مطالب موردنیاز کمپانی بارها و بارها دهان به دهان تکرار شده و در ذهن همگان نقش بندد.
بکارگیری این روش غیرمعمول سبب شد تا کارکنان همگی خود را جزئی از کل بدانند و تماس‌های روزمره آن‌ها با مدیران ارشد کمپانی، نوعی اعتماد به نفس و وابستگی عاطفی به جنرال الکتریک در آن‌ها پدید آورد و این‌گونه شد که در مدت ۲۰ سال این کمپانی چنان رشدی کرد که قوی‌ترین مدیران دنیا از عهده آن برنمی‌آمدند.
اگرچه در سال ۲۰۰۱، ولش از سمت خود بازنشسته شد اما توان علمی و مدیریتی او به حدیست که حتی در سن و سال امروز نیز قریب به ۵۰۰ کمپانی او را به عنوان مشاور و راهنما در کنار خود دارند و از تکنیک‌های خلاق او سود می‌جویند.